زنان عراقی با افتخار و شجاعت با داعش میجنگند
کارکنان یونیپاث
زنان عراقی با فداکاری، صبر و توانایی مقاومت در برابر رنج علیرغم امواج فاجعهبار جنگ، محاصره، خشونت و تروریزم شناخته میشوند. آنها هنوز هم با بحران نبرد میکنند و برای ساخت آیندهای روشن در شرایط دشوار دست در دست مردان نهادهاند. آنها این کار را برای دستیابی به امنیت، مصئونیت، صلح و آرامش وطن خود، عراق انجام میدهند.
زنانی در سراسر عراق هستند که به سمبولهای فوقالعاده شجاعت و فداکاری تبدیل شدهاند، و با دشمنی مواجهه میشوند که میدانند هیچ رحم و شفقتی ندارد – دشمنی که خواستار خونریزی و کشتار مردم معصوم است. این زنان الهامبخش برادران خود هستند، که خود را وقف درهم شکستن دشمنان تروریستی کردهاند که با آنها مواجه میشوند.
زنان همه اقوام و فرقهها با هم متحد شده و با شجاعت و افتخار در مکانهایی مانند موصل، صلاحالدین، انبار، دیالی، آمرلی و کرکوک به اردو ملحق شدهاند، جایی که با گروه تروریستان داعش مواجه میشوند و خود را برای دفاع از کشورشان و حیثیت خود قربانی میکنند.
با شهید قهرمان شیخه امیه ناجی جباره شروع میکنیم که مشاور فرماندار ولایت صلاحالدین در امور زنان و رفاه اجتماعی بود. او از قبیله معروف الجبور بود که بهخاطر مبارزه شجاعانه خود علیه تروریستان، به ویژہ القاعده و متحدانش معروف بودند. خانواده او در مبارزه با تروریستان اعضای زیادی از جمله پدر امیه، شیخ ناجی جباره، قومانده قدرتمند قبیله را از دست داده اند. عموی او، عبدالله جباره در حمله داعش به عمارت شورای ولایتی سامرا کشته شد، و دو برادرش نیز توسط تروریستان کشته شدند. امیه که وکیل و مادر چهار فرزند بود، از نخستین کسانی بود که خواستار محو تروریستان از ولایت خود شد.
امیه همانند سایر باشندگان موطنش، حاضر به پذیرش سلطه تروریستان نبود. او گفت:
”ما زادگان حمورابی هستیم. چگونه میتوانیم اجازه دهیم کشورمان با قانون جنگل اداره شود؟” در ژوئن 2014، امیه با جنگجویانی از موطنش با تروریستان داعش که به آنها حمله کرده بودند، مواجه میشوند. بین قوای مشترک قوای امنیتی عراق و جنگجویان قبایل با تروریستان جنگ مسلحانه شروع میشود. در یک نبرد سنگین و ظاهرا شخصی، قبل از آنکه توسط یک نشان چی مخصوص کشته شود انتقام پدر و قبیلهاش را گرفت و موفق به کشتن سه جنگجوی داعش شد که به راکتانداز مجهز بودند. وقتی به خاک افتاد، خونش با خاک وطن آمیخته شد. فداکاری او گواه آن بود که وی از بیحرمت شدن توسط داعش امتناع ورزید.
امیه توسط هدایت کننده امور قبایل عراق بهعنوان “شیخه” مفتخر شد. تورن جنرال مرید الحصون، هدایت کننده امور قبایل در وزارت داخله به ویبسایت سومریه نیوز گفت: “امیه اولین زن در تاریخ عراق است که این عنوان به وی داده شده است. این کار برای افتخار کردن به نقش قهرمانانه او در مبارزه با جنایتکاران [داعش] صورت گرفت.” در لسان عربی، “شیخ” عنوانی است که صرفا به یک قومانده مرد قبیله داده میشود. اما این بار، عراقیها با اعطای این عنوان بعد از مرگ امیه به وی، این سنت را شکستند.

او مانند نخلهای مقدس عراق ایستاده کشته شد، و قهرمان بودن او چراغ راهی شد که مسیر مبارزه با تروریزم در عراق را روشن کرد. داستان امیه باعث شد جنگجویان قبایل برای مبارزه و متحد شدن تحریک شوند. او الهام بخش آزادی شهر العالم از دست داعش شد، و ساکنان آواره این شهر توانستند در مارچ 2015 به خانههای خود برگردند.
مدافع صلح
سمیرا صالح النعیمی از سکوت در برابر جنایات داعش امتناع ورزید. این وکیل شجاع بهخاطر مساعدتهای بشری و بشردوستانه خود مانند مساعدت به نیازمندان، یتیمان و از کار افتادگان معروف بود.
سمیرا میدید که تروریستان چگونه مکانهای عبادت و سمبولهای تمدن موصل را تخريب میکنند، به همین دلیل در صفحه فیسبوک خود نقش یک منتقد صریح علیه داعش را برعهده گرفت. او در نظراتی که ارسال میکرد، اقدامات داعش در تخریب مساجد و معابد را بهعنوان “اعمالی وحشیانه و از سر بربریت” محکوم کرد. متعاقب این اظهار نظرها، مردانی نقابدار او را ربودند و او را توسط یک به اصطلاح محکمه شریعت به جرم ارتداد محاکمه کردند، به این معنی که وی از دین اسلام برگشته است. محکمه تروریستی وی را به جرم ارتداد محکوم دانست و وی را با تیرباران افراد نقابدار در مقابل عمارت فرمانداری موصل در سپتمبر 2014 اعدام کرد. هنگامی که خانوادهاش جسد او را تحویل گرفتند، با آثار تعذيب و شكنجه مواجه شدند و پرسیدند چرا شکنجه شده است. تروریستان همچنین شوهر و فامیلش را از برگزاری مراسم تشییع جنازه منع کردند.
اعدام سمیرا محکومیت وسیع این اقدام نه تنها در عراق بلکه در سراسر جهان را جرقه زد. نیکلای ملادنوف، فرستاده ملل متحد در عراق، گفت: “حکومت اسلامی عراق و شام [داعش] با تعذيب و شكنجه كردن و اعدام یک وکیل حقوق بشری زن و فعالی که مدافع حقوق ملکی و حقوق بشری شهروندان در موصل میپرداخت، باز هم به ماهیت زشت خود و ترکیب نفرت، نیهیلیسم، و توحش، و همچنین بیتوجهی خود به کرامت انسان شهادت داد.” او افزود: “داعش بارها و بارها افراد ضعیف و معصوم را هدف اعمال خشونتآمیز و بزدلانهای قرار داده است که زبان از بیان آنها قاصر است، و رنج بسیار عمیقی را به همه عراقیها صرفنظر از جنسیت، سن، مذهب، دین و نژادشان وارد کرده است.”
فداکاری مستقل از سن و سال
بسیاری از زنان شجاع و مبارز عراق از تحت سلطه درآمدن امتناع ورزیده و با خون خود از وطنشان دفاع کردهاند. شهید قهرمان نوژا ماجد القیسی باشنده بیجی که بیش از 70 سال سن داشت، سمبول مهم دیگری از شجاعت و فداکاری است. سن وی نتوانست مانع تفنگ بهدوش گرفتنش شود. زمانی که با تروریستان داعش مواجه شد، آنها را خوارج نامید، یعنی کسانی که از دین خارج شدهاند و به افراطگرایان خشونتطلب اشاره کرد؛ وی کشته شد.
به همین ترتیب، زن قهرمان قبیله البوفرج، یعنی ام مؤید، و همچنین فطیم الشمری از ولسوالی رابعه در ولایت نینوا، پس از ورود تروریستان داعش به خانه آنها به قصد بازداشت برادرش با آنها مقابله کرد. فطیم بالای آنها فیر کرد و مهاجمان را زخمی نمود. آنها نیز در جواب بالای وی فیر کردند و سپس با وحشت فرار کردند.
همچنین جهان نمیتواند هزاران تن از زنان و دختران فرقههای ایزدی و مسیحی را فراموش کند که به قتل رسیدند، اختطاف شدند، گرفتار شدند، تجاوز شدند و بهعنوان برده جنسی یا غنایم جنگی در بازار بردهفروشان داعش فروخته شدند.
در واقع، داستان این زنان قهرمان عراقی منعکس کننده مبارزه واقعی مردم عراق در مقابل گروه تروریستان داعش است که بدون استثنا همه را هدف قرار میدهند. هدف از قتل و کشتار تروریستی شکستن اراده عراقیها است، اما درعوض موجب ایجاد اراده قوی و عزم راسخ برای مقابله با امواج تکفیرگرایی، تروریزم و فرقهگرایی شده است.

قوای زن
در این خصوص، یک یونت مخصوص در ولایت دیالی با عنوان بنات العراق که به لسان عربی به معنای دختران عراق است اعلام کرده که بیش از 200 زن برای مبارزه با تروریستان داعش مسلح شدهاند. سایا کدوری، قوماندان یونت دختران عراق در دیالی در مصاحبهای به سومریه نیوز گفت: “مشارکت زنان دیالی در مبارزه با افراطگرایان افتخار بوده و حاکی از حب وطن آنها است. … مردم دیالی برای مقابله با داعش دو گزینه در پیش رو دارند: پیروزی یا شهادت.”
یونت دختران عراق در اواخر سال 2007 شروع به مقابله با بمبگذاران انتحاری زن نمود. این سازمان نقش مهمی در کشف بسیاری از سلولهای تروریستی انتحاری زنان داشته و به گرفتار كردن اعضای آنها و خنثی کردن حملاتشان پرداخته است.
شورای قبایل انبار به تبعیت از دیالی اعلام کرد که بیش از 50 زن داوطلب ملحق شدن به یک سازمان مسلح به نام بنات الحق شدهاند که به عربی به معنای دختران عدالت است.
صخر سالم العطیوی عضو شورای قبایل انبار گفت: “قبایل در ولایت انبار تأثیر بد گروههای تروریستی حکومت اسلامی عراق و شام [داعش] را تجربه کردند که شهر را تخريب و خانواده را به ولایات دیگر آواره نمودند و همین موضوع این زنان را به تشکیل این قوه تشویق کرد.”
زنان آمرلی نیز مانند خواهران خود در انبار، دیالی، موصل و صلاحالدین، شجاعت و شهامت نشان دادهاند. دکتر ابتهال الزیدی وزیر امور زنان عراق آنها را به این صورت توصیف میکند: “زنان آمرلی با مقاومت شجاعانه و قهرمانانه خود در مقابل گروههای تروریستی داعش حماسهای قهرمانانه را در صفحات تاریخ پرافتخار بینالنهرین نوشتهاند، تروریستان خیال میکردند محاصره آمرلی موجب تضعیف روحیه مردم آن میشود و آنها بهسرعت تسلیم میگردند. در عوض، مردم آمرلی پرچم پیروزی و افتخار را برافراشتند. زنان آمرلی همراه مردان اسلحه برداشتند از شهر خود دفاع کردند. آنها ایستادگی و شهادت را به تسلیم و تحقیر ترجیح دادند و با قدرت خداوند متعال، و عزم اردوی ما و کندکهای داوطلبان شجاع پیروز شدند. آنها تروریستان داعش را شکست دادند تا با شرم و شکست عقبنشینی کنند.”
