ستراتیژی امنیت ملی اردن By Unipath On Oct 17, 2017 Share گسترشی فراتر از اردو و پولیس دگروال ممدوح سلیمان الامری، مدیر واحد ارتباطات ستراتیژیک اردن منافع کشور عبارتند از مسائل حیاتی مربوط به حاکمیت، امنیت، ایمنی، صلح، قانون اساسی، قوانین، ثبات، قدرت، تواناییها، انکشاف و منابع. این مسئله شامل همه چیزهایی است که به قدرت سیاسی، اقتصادی، دفاعی، اجتماعی، تجارتی، صنعتی، فرهنگی و دیگر قدرتهای کشور، چی در حال حاضر و چی در آینده مربوط است. بربنیاد تغییرات اتفاق افتاده در مفاهیم امنیتی از اوایل دهه 1990 به این سو، اردن معتقد است مفهوم جامع امنیت دیگر محدود به موارد سخت امنیتی نیست. بلکه از آن فراتر رفته و موارد نرم امنیتی مرتبط با ابعادی بجز امنیت را نیز شامل می شود. در اردن، ثبات و رفاه در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تخنیکی، رسانهای و محیط زیست منحیث ستونهای واقعی امنیت ملی در نظر گرفته میشود. هر قسم نقض این ثبات و رفاه تهدید و معضلاتی جدی برای کشور و جامعه محسوب میشود. از این منظر، مسائل مورد بحث در روزنامهها، مثل فقر، بیکاری، انکشاف اقتصادی، تورم، رشد نفوس و مشکل آب، چی به صورت همزمان مورد بحث قرار گرفته باشد یا به صورت جداگانه، نشاندهنده تهدیدی برای ثبات و رونق داخلی است. در نتیجه، معضل قابل توجهی را بر سر راه امنیت ملی تشکیل میدهند. دستگاه امنیت ملی دارای دو عملکرد است: امنیت و دفاع. دفاع عمدتاً به قوای مسلح و مقامات امنیتی اختصاص دارد، علاوه بر آن سازمانهای ملکی کشور نیز نقشی ثانویه در این زمینه ایفا میکنند. امنیت عمدتاً به سازمانهای ملکی کشور اختصاص دارد، هرچند قوای مسلح و مقامات امنیتی نیز نقش ثانویه در آن دارند. بر این اساس، تمام عناصر مقامات کشور و سازمانهای جامعه مدنی ابزار اصلی دستیابی به امنیت ملی اردن محسوب میشوند. این به این معناست که زمینههای مسلکی معمول مثل صحت، تعلیم و انکشاف دیگر تخصصی نخواهند بود. بلکه در محدوده امنیت ملی اردن قرار دارند. بر بنیاد این معیارها، چشمانداز امنیت ملی شامل ثبات سیاسی، انکشاف اقتصادی و اجتماعی، روابط سیاسی خارجی، درک عمیق و رسیدگی دقیق به تغییرات محیط بینالمللی/منطقوی و سیاست داخلی است. امنیت ملی اردن محدود به اردو نیست که از سرحدات حاکمیت کشور محافظت میکند. اردو اردن تنها به مسائل امنیتی ملی جواب نمیدهد. امنیت کشور ترکیبی از متغیرهای وطن پرستانه و داینامیک است که حاکمیت کشور، آزادی تصمیمگیریهای سیاسی، امنیت داخلی، ثبات اجتماعی، توانایی محقق نمودن الزامات انکشافی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، علمی و تخنیکی جامعه را تضمین میکند، و شامل ظرفیت پیدا کردن راه حل های خلاقانه اقتصادی، علمی و سیاسی برای مسائل امنیت ملی جامعه است. اولویتها هر کشور موضوعاتی حیاتی دارد که از آنها در برابر دخالت خارجی حفاظت میکند. به پروسیجرهای مربوط به تضمین و محافظت از این مسائل اهمیت زیادی داده میشود. اولویت اصلی امنیت ملی اردن عبارت است از دفاع از ستونهای کشور (مردم، سرزمین، حاکمیت و قانون)، منافع حیاتی، ثبات داخلی، منابع، ثروت، قدرت، توانایی انکشاف کشور، معلومات حیاتی و استقلال سیاسی. موفقیت امنیت ملی به هماهنگی مؤثر بین عناصر اصلی آن در زمینههای مختلف ضرورت دارد. در زمینههای نظامی و امنیتی، کشور باید به دنبال تقویت قوای مسلح به منظور حفظ ارزشهای حیاتی آن باشد، چون امنیت داخلی و خارجی کشور بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت دارد. قوای نظامی شامل چارچوکاتی کلی است که امنیت و حفاظت از منابع و تواناییهای کشور را با هدف دستیابی به اهداف رشد، انکشاف و امنیت ملی در مفهوم جامع آن فراهم میکند. اگر امنیت خارجی کشور به ایجاد سیستمهای جامع نظامی برای دفاع ضرورت دارد، آن زمان امنیت داخلی شامل رضایت شهروندان ذریعه محافظت از حقوق شهروندان در رابطه با یکدیگر و نیز تأمین، دفاع و حفاظت از حقوق شهروندی در محیط اجتماعی اطراف است. در مورد حوزه سیاست خارجی، کشور باید قدرت دیپلماتیک را ایجاد کند و مستفید شدن از آن را با استفاده از منابع قدرت و سازمانهای بینالمللی و منطقوی، بسیج افکار عمومی و استفاده از قدرت سیاسی کشورهای دیگر دارای منافع در منطقه، افزایش دهد. این همه به منظور توضیح اهداف کشور، افزایش نفوذ جهانی و مدیریت سیاست خارجی کشور صورت میگیرد. در این چارچوکات، امکان برقراری روابط بینالمللی و منطقوی، متحد شدن و ایجاد معاهدات در خدمت اهداف ملی کشور وجود دارد. ضرورت دارد که این ابعاد به دیگر ابعاد امنیت ملی کمک نموده و از آنها حمایت نمایند. بدون حمایت ناشی از پالیسی مؤثر، داشتن اقتصادی نیرومند یا قدرت نظامی مؤثر غیرممکن است. خصوصیات امنیت ملی اردن دارای خصوصیات خاصی است که به آن اجازه میدهد از کشور و جامعه محافظت کند و حاکمیت و وجود آن را حفظ نماید. دو جنبه اصلی در این زمینه وجود دارد. اولی مشهود است و میتوان اجزای آن را به راحتی به صورت کمّی مشخص و بیان کرد. همچنین میتوان آنها را به راحتی محاسبه و ارزیابی نمود و با همتایانشان در دیگر کشورها و جوامع مقایسه کرد. عناصر قدرت و ضعف را میتوان از هم تفکیک کرد. جنبه دوم مربوط به روحیه و پالیسی های فعلی است. این جنبه غیرقابل مشاهده بوده و بیان کمّی آن دشوار است. محاسبات دقیق جای خود را به ارزیابی اثرات و نتایج عینی میدهند (یعنی قدرت جنبه غیرقابل مشاهده را میتوان با استفاده از اثرات آن ارزیابی کرد). منحیث مثال، یک جزوتام محاربوی اگر در مأموریت خود موفق نشود، با وجود اینکه بسیار تعلیم دیده بوده و مجهز به سلاح با کیفیت باشد، شدیداً مأیوس میشود. به همین ترتیب، اگر تولید زراعی کشور کمتر از مقدار و کیفیت مورد ضرورت باشد، با وجود در دسترس بودن تمام عناصر تولیدی، کشور به طور کلی و جامعه زراعتی به طور خاص دچار کاهش روحیه میشود. هرچند تعیین روحیه دشوار است، اما هر مطالعه جامع امنیتی باید عناصر قابل مشاهده و غیر قابل مشاهده را بیان کند. زمانی که مفهوم امنیت ملی این دو جنبه را شامل شود، نقاط ضعف در ستراتیژی کشور را شناسایی میکند. سپس ملت میتواند برای غلبه بر این عناصر ضعیف با استفاده از پروسیجرهای پیشگیرانه کوشش کند تا اطمینان حاصل نماید که این ضعف به تضعیف ملت منجر نخواهد شد. بنابراین، نظریه پرداز سیاسی باید به منظور تعیین اصول سیاسی و پلان گذاری اقدامات پیشگیرانه برای حفظ وجود و امنیت کشور، با پلان گذار نظامی همکاری کند. جنبه دوم امنیت ملی ناشی از خصوصیات جیوپلیتیکی قلمرو آن است. بناً، این امر نتیجه تعامل میان ابعاد محلی، منطقوی و بینالمللی است. با این حال، هر سطح خود تحت تأثیر مواردی قرار میگیرد، از جمله: عوامل محلی مربوط به حفاظت از جامعه در برابر تهدیدات داخلی که احتمالاً ذریعه دشمنان خارجی حمایت میشود و با نظام سیاسی موجود و اصول حقیقی مردم آن در تضاد است. عوامل منطقوی مربوط به رابطه کشور با کشورهای دیگر در همان قلمرو، بخصوص کشورهای مجاور از لحاظ جغرافیایی. عوامل بینالمللی مانند روابطی که کشور را به جامعه بینالمللی مرتبط میسازد، ماهیت اتحاد با دیگران و رابطه آن با نظم جهانی (یعنی درجه وابستگی به ابرقدرتها در نظم جهانی). بنابراین، مفهوم امنیت ملی با قوانین ادغام بینالمللی و منطقوی مرتبط میشود. این قوانین از یک طرف از خصوصیات جیوپلیتیکی قلمرو به دست می آیند که شامل موقعیت، پدیدههای جغرافیایی، ماهیت سرزمین، جامعه و منابع است که نوعی تعادل را میان ذهنیت (محلی) برای محافظت از ناسیونالیسم و وطن پرستی برقرار میسازد. از سوی دیگر، از سیاست همزیستی صلح آمیز که ذریعه نزدیکی جغرافیایی تحمیل میشود، ادغام میگردد. Share
Comments are closed.