فراتر از انگیزه خدمت By Unipath On Oct 6, 2015 Share نیروهای عملیاتهای خاص عراق در میدان نبرد خشن هستند ولی با غیرنظامیان با رحم و احترام برخورد میکنند کارکنان یونیپاث نیروهای نخبه عملیاتهای خاص عراق هر روز به پیروزیهای علیه داعش دست مییابند. عراقیها این سربازان را «لوای طلایی» مینامند. حرکت کاروان آنها در شهرهای عراق چشمها را خیره میکند و با لبخند و استقبال کودکان معصوم روبرو میشود. پوست برنزی آنها نشانه ریشههای عمیق جنگجویان سومری است که سرشار از عشق و وفاداری به بینالنهرین هستند. در میان آنها مردان از زاخو، بصره، عماره، انبار، صلاحالدین، کوت، نصیریه و موصل دیده میشود؛ آنها مردان با نژادهای گوناگون هستند ولی در عشق به عراق مشترک هستند. سربازان عملیاتهای خاص با آموزشهای سخت -کارخانه تولید رزمنده- ساخته میشوند. این آموزشها حس برادری را در آنها شکل میدهد. این مردان سیاه پوش منظم و سازمانیافته هستند. در مدت اجرای ماموریت به قوانین راهنمایی و رانندهگی احترام میگذارند و در برابر مردم ملکی متواضع هستند. با وجود آب و هوای بسیار گرم عراق، آنها همیشه لباس نظامی به تن دارند که این رفتار نشان دهنده مسلکی بودن آنها است. با وجود این پس منظر داستان دلاوران واقعی را تعریف میکنیم که کمر نیروهای داعش را شکستند و خیال خام آنها برای گسترش مکتب کشتار و برده داری را در سرزمین که همیشه دشمنانش را شکست داده است، به باد دادند. دگرمن ارکان جلال فاضل التکریتی، قوماندان جزوتام عملیاتهای خاص انجام دهنده این ماموریت، این نبرد را با هیجان شرح میدهد: «در اکتوبر سال 2014، قوماندانی به جزوتام من وظیفه داد که شهر بروانه، شهر استراتیژیک کوچک در منطقه حدیثه در ولایت انبار غربی، را پس بگیریم. تروریستان داعش پس از ورود به این قریه آرام بسیاری از مردم بی گناه را کشتند و ساختمانهای دولتی را آتش زدند. بند حدیثه تحت محاصره بود و تعداد اندک از نیروهای پولیس همچنان مقاومت میکردند». دگرمن ارکان توضیح داد که قریه از نظر استراتیژیک در مسیر اصلی بین حدیثه و بند واقع شده است. اگر داعش بند، یعنی منبع اصلی تولید برق، را تصرف میکرد، میتوانست خطوط انتقال برق را قطع کند. این بند همچنین جریان آب دریا فرات را تنظیم میکرد. اگر تنظیم جریان این دریا مختل میشد، ممکن بود بغداد و همه شهرهای اطراف به زیر آب برود. استقرار قریه در یک منطقه مرتفع به داعش امکان داده بود که به بند حمله کند. دگرمن افزود: «داعش تشنه پیروزی بر حدیثه بود زیرا ساکنان و قبایل آنجا از بیعت با تروریستان خودداری کرده بودند». «این قبیله، ابومصعب الزرقاوی، رهبر سابق داعش، را در سال 2005 اخراج کرده بود و از پذیرش رسوایی ترور و قاچاق جنگجویان خارجی از سوریه در اوج دوره خشونت فرقهیی سر باز زده بود. از این رو، داعش قصد تخریب آنجا را داشت. «هر چند، نیروهای عملیاتهای خاص داعش را با واکنش فوری غافلگیر کردند. قرارگاه به من دستور داد که موضع خود در جنوب رمادی را ترک کنم و برای جلوگیری از پیشروی داعش به سمت حدیثه و محافظت از بند حدیثه به 170 کیلومتری غرب بروانه حرکت کنم. جزوتام من ماهها پیش از دریافت این دستور مشغول جنگ با داعش در جنوب رمادی بود. ظرف چند ساعت آماده حرکت شدیم. با وجود ناهمواری سرکهای بیابانی و خستگی نبرد چندین ماهه، جزوتام من با روحیه بالا آماده اجرای ماموریت شد». نیروهای عملیاتهای خاص پس از ورود به بروانه با دو مشاور امریکایی مشوره کردند. آنها در زمینه امور استخباراتی، کشف و حمایه نزدیک هوایی به نیروهای خاص کمک کردند. قرارگاه با نقشه حمله موافقت کرد و امکانات لازم را فراهم کرد. حمله ساعت 5 بامداد آغاز شد. یک نبرد سخت و چهل و هشت ساعته در گرفت. دگرمن ارکان اظهار کرد: «در 24 ساعت نخست، توانستیم نیم از شهر را پس بگیریم، 50 تروریست را به هلاکت برسانیم و 18 واسطه را نابود کنیم». «باید به نقش چشمگیر مردان قبیله که در کنار ما میجنگیدند اشاره کنم. والی وقت انبار، آقای احمد الخلف الدولیمی، در خط مقدم میجنگید و دچار جراحت ناشی از آتش غیرمستقیم شده بود. داعش از گلوله باران شدید و بمب انتحاری وسایط برای جلوگیری از پیشروی ما استفاده میکرد. وضعیت منطقه باعث شده بود که تکتیک آتش غیرمستقیم را انتخاب کنند. جنگجویان قبیله یی در عملیات فشرده امنیتی علیه تروریستان داعش در شهر امریةالفلوجه، در ولایت انبار شرکت میکنند، اکتوبر 2014. رویترز «ولی این شیوه مانع پیشروی ما نشد. در ساعات ابتدایی دومین روز، داعش کاملاً در محاصره نیروهای ما قرار گرفت. ما خطوط انتقال برق را قطع و مواضع انداخت آنها را منهدم کردیم. از چند نقطه به خطوط دفاعی آنها نفوذ کردیم و جنگ شدت گرفت. طبق راپور کشفی ما حدود 350 تروریست در شهر سنگر گرفته بودند در حالی که جزوتام ما فقط شامل 75 رزمنده بود. ولی ما از قدرت آتش و تکتیکهای مناسب بهره میبردیم. قبل از غروب دومین روز، شهر را پاکسازی کردیم و کنترول کامل آن را به دست گرفتیم. نیروهای من بیرق عراق را در ساختمان دولتی نصب کردند، پل منتهی به بند حدیثه را بازگشایی کردند و محاصره داعش را که در موضع آن در داخل بند حفظ شده بود، شکستند. تروریستان متحمل تلفات 385 نفری و انهدام 50 واسطه شدند و مخفیگاههای بزرگ سلاح خود را از دست دادند. دگروال به سرعت به اجرای ماموریت اشاره کرد. تروریستان واقعاً غافلگیر شده بودند. او اظهار کرد: «لازم است از جنگجویان قبیله که شناخت کامل آنها از عوارض و مسیرهای زمینی محل به شکلگیری حمله ما کمک کرد، تشکر کنم». «همچنین از جنرال قوماندان [طالب شغاتی] الکنانی که در مدت این ماموریت مهم پیوسته با ما ارتباط داشت، تشکر میکنم. من پیام پیروزی را با افتخار شخصاً به جنرال الکنانی رساندم». دگرمن ارکان انعطاف نقشه جنگ را ستود. معمولاً قوماندانان ارشد آزادی عمل اندک برای اجرای عملیات به قوماندانان ساحوی میدهند. هر چند، طبق دستور رییس نیروهای ضد تروریزم عراق سوق و اداره به قوماندانان آشنا با فضای جنگ داده میشود. «سبک رهبری جنرال الکنانی بسیار پیشرفته و برای سیاست نظامی عراق، جدید است. این واقعیت روحیه قوماندانان ساحوی را تقویت کرد و بسیار موثر واقع شد. پس از تعیین نقشه، آن را به قرارگاه ارائه کردیم تا جنرال آن را بررسی و نظر خود را ارائه کند. کار تیم وار و توانمندسازی افسران ساحوی به موفقیت چشمگیر منجر شد». حفظ جان افراد ملکی در میدان جنگ بخش بسیار پیچیده از ماموریت ما است؛ با وجود این، نیروهای عملیاتهای خاص که برای حفظ یکپارچگی و استقلال عراق سوگند یاد کردهاند، برای حفظ جان مردم ملکی به چیزی فراتر از انگیزه خدمت میاندیشند. دگرمن ارکان اشاره کرد که به دلیل شدت جنگ و ظلم تروریستان، شهرها دچار تخریب شدید و کمبود خدمات اساسی شده بودند. محل زندهگی برخی از افراد ملکی فقط 100 متر با میدان جنگ فاصله داشت. در این شرایط نامساعد، شهر کاملاً بسته و عاری از منابع آب و غذا بود. با این که خط مقدم مشخص وجود نداشت، ساکنان با مشاهده نیروهای عملیاتهای خاص احساس امنیت میکردند. سربازان منابع محدود آب و غذا را به اشتراک میگذاشتند. آنها برای تحمل گرسنگی و تشنگی آموزش دیده بودند ولی کودکان و سالخوردهگان چنین تحمل را نداشتند. سربازان نام ساکنان و ساکنان نام سربازان را یاد گرفته بودند. میدکهای (کارکنان صحی) نظامی از زخمیها و مردم ملکی مریض مراقبت میکردند. دگرمن میگوید: «یک شب در بحبوحه نبرد شدید در منطقه استدیوم رمادی، یکی از ساکنان محلی از ما کمک خواست». «همسر او دچار درد ولادت شده بود ولی به دلیل جنگ راه برای خروج از خانه وجود نداشت. من تیم طبی را برای کمک به آنها اعزام کردم و از جزوتام دیگر خواستیم که قابله را با بدرقه امنیتی به محل برساند. خوشبختانه کمک کردیم تا یک نوزاد سالم به دنیا بیاید و مادر تحت مراقبت قرار بگیرد». دگرمن همچنین داستانهای بسیاری از دلاوری فوقالعاده در جریان نبرد 18 ماهه علیه داعش در انبار را نقل میکند. داستانهای درباره سربازان مجروح که خروج از میدان نبرد را نپذیرفتند. آنها باید همچنین با نوع جدید از جنگ که در آن تروریستان خانهها و جادهها را به دام انفجاری تبدیل کرده بودند و نیروهای عراقی را با تبلیغات فعال میترساندند، روبرو شده بودند. ولی نیروهای عملیاتهای خاص در آن شرایط همچنان با اسیران تروریست تا حد ممکن رفتار انسانی داشتند. دگرمن ارکان میگوید: «ما دو تروریست را در حدیثه دستگیر کردیم – یکی از آنها شهروند عربستان سعودی و دیگری شهروند تاجکستان بود». «از پروسه دستگیری و تحقیق از آنها فلمبرداری شد. ما با آنها محترمانه و انساندوستانه رفتار کردیم و پس از ارائه مراقبت طبی به فرد مجروح آنها را از طریق سلسله مراتب منتقل کردیم. ما مراقب بودیم که بدرفتاری یا نقض قوانین حقوق بشر در توقیف خانه ما رخ ندهد زیرا ما گروه تروریستی نیستیم که بخواهیم اسیران را شکنجه کنیم و پس از کشتن وحشیانه آنها فلم اعمال وحشتناک خود را در انترنیت قرار دهیم. «متاسفانه، داعش و همفکران آنها مطبوعات اجتماعی را با تصاویر فتوشاپ پرکردهاند و داستانهای غیرواقعی درباره سوزاندن خانهها و کشتن مردم ملکی را منتشر کردهاند ولی در واقع چنین وقایع در ساحه مسئولیت ما رخ نداده است. در واقع، اعضای داعش آن افراد هستند که بیگناهان را سر میبرند و خانهها را میسوزانند و در مطبوعات اجتماعی به این کارها میبالند». اعضای نیروی عملیاتهای خاص عراق باید در جنگ علیه تروریزم چابک و خشن باشند. رویترز دگرمن ارکان درباره دروس آموخته شده از جنگ با داعش اظهار کرد که تعلیم و تربیه در بیشتر اردوها با نقشههای سنتی و پلانها و مدیریت مشابه صورت میگیرد. هر چند، نبرد علیه داعش از نقشههای سنتی پیروی نمیکرد. او گفت: «داعش به هیچ قانون جنگی، پیمان بینالمللی یا ارزش انسانی احترام نمیگذارد». «در ضمن، به دلیل کوچکی گروپهای آن، از انعطاف لازم برای تغییر دادن تکتیکها و نقشهها برخوردار است که همین موضوع دستیابی به ساختارهای نظامی سنتی را دشوار ساخته است. مزیت نیروی عملیاتهای خاص توانایی ما در سازگار شدن با میدان نبرد و تغییر دادن فوری پلانها برای مبارزه با دشمن است. این همان چیز است که مورد توجه و پسند بسیاری از مشاورین نظامی ما قرار گرفت. نیروهای ضد تروریزم خود را با شرایط نبرد سازگار میکنند، از این رو وقتی که شرایط دفاع را ایجاب میکند، مواضع خود را حفظ میکنیم و به دفاع میپردازیم. بعداً، با کم شدن قدرت آتش دشمن، فوراً حمله را در پیش میگیریم. چنین تکتیکهای در اصول نظامی وجود نداشت ولی ما آنها را بر اساس تجارب نبرد با داعش پذیرفتیم». نیروهای دگرمن ارکان مهارتهای ارزشمند را در محاربه ساحات مسکونی فرا گرفتند و آنها را به دیگر نیروهای مسلح عراق نیز آموختند. قوماندان میگوید: «بعضی اوقات، فاصله نیروهای ما با داعش فقط یک دیوار بود». «ما صدای گفتگوی آنها و حرکت آنها بین اطاقها را میشنیدیم». وقتی یک خانه را پاکسازی میکردیم آنها در خانه مجاور سنگر میگرفتند. از این رو، حفظ روحیه و آمادهگی کلید موفقیت در جنگ شهری است. آن چیز که نیروهای عملیاتهای خاص را متمایز میسازد این واقعیت است که ما نبرد سخت با داعش داشتهایم. با این حال هر روز خود را چنان شاداب و آماده نگهمیداریم که گویی جنگ تازه آغاز شده است». Share
Comments are closed.