ایجاد ثبات در مناطق قبایلی By Unipath On Feb 1, 2018 Share درگیری اردوی پاکستان با دهشت افکنان خشن در نزدیکی سرحد افغانستان دریادار. (تقاعدی) پرویز اصغر، قوای بحری پاکستان مناطق قبایلی فدرال (FATA) پاکستان در سال 1849 منحیث منطقه حائل بین هند بریتانیوی و افغانستان شکل گرفت. در آن دوره افغانستان با مداخله، کمک مالی و دیپلماسی تحریک شده بود که روسیه تزاری را در تنگنا نگه دارد. نگرانی هند بریتانیوی از خواسته های ارضی روسیه باعث شد که افغانستان را منحیث امیرنشین بپذیرد و سرحد معروف به «خط دیورند» را که سر مورتیمر دیورند، دیپلمات بریتانیایی و عبدالرحمن خان، امیر افغانستان، با زحمت رسم کرده بودند، به رسمیت بشناسد. پیمان 1919 انگلیس-افغانستان، معروف به «پیمان راولپندی» که بعد از سومین جنگ بی نتیجه افغانستان امضا شد، بریتانیا را مجبور کرد که جزوتام اداری دیگری با نام «ولایت سرحدی شمال-غرب» ایجاد کند. مناطق قبایلی، که در آن زمان ایالتهای قدرتمند «دیر» و «سوات» را نیز شامل میشد، برای سهولت مدیریت به چندین مدیریت سیاسی تقسیم شد. مدیریت هر یک از آنها به مدیریت سیاسی که با قدرت فراوان رهبران محلی یا «maliks مالکان» را کنترول میکردند، سپرده شده بود. مالکان بر بنیاد شدت وفاداری به ملکه انتخاب میشدند. «قانون رسیدگی به جرایم سرحدی» (که امکان محاکمه گسترده دسته-جمعی را فراهم میکرد) با این که نشان دهنده اعتبار سنت پشتون محکمه ذریعه جرگه (هیات برجستگان محلی) بود، ظالمانه برای سرکوب کردن خردترین نشانه های سرکشی اجرا میشد. وضع به همین روال ادامه داشت تا این که پاکستان از بریتانیا مستقل شد. به جز خروج کارمندان اردوی پاکستان از کارگزاریهای قبیلوی، تغییری در پروسه حاکمیت ایجاد نشد. هر عامل سیاسی، که ذریعه دولت مرکزی منصوب میشد، میتوانست حکم خود را با قدرت حدود 2,000 تا 3,000 خاصهدار (پولیس محلی) و چریک اجرا کند، در حالی که سرحد تحت مراقبت «سپاه سرحدی» به رهبری افسران اردو بود. سرباز پاکستانی در حال محافظت از استادیوم کریکت قذافی در لاهور.آژانس خبری فرانسه/تصاویر گتی FATA در زبان عامیانه علاقه غیر (سرزمین خارجی)، نسخه محلی «غرب وحشی آمریکا»، نامیده میشود. از آنجا که FATA هیچ وقت شامل «قانون احزاب سیاسی» نشد، مقامات قبیلوی معمولاً منحیث اشخاص مستقلی که دائماً وفاداری خود را به بالاترین پیشنهاد میفروختند، وارد مجلس میشدند. قبیله های آزاد-منش که به حال خود رها میشدند و حمل سلاح سبک زندگی آنها بود، برای گذران زندگی به قاچاق، دزدی موتر و اختطاف برای اخاذی در خاک پاکستان دست میزدند. مبارزه با بنیاد گرایی تجاوز شوروی به خاک افغانستان در سال 1979 باعث شد که FATA به پیشگام جنبش مقاومت تبدیل شود. هجوم گسترده آوارگان افغانستانی و مجاهدین از سراسر جهان اسلام باعث تاسیس تعداد بسیاری مکتب تلقین مذهبی و اردوهای تعلیم نظامی با بودجه عربستان سعودی شد. باز بودن سرحدات FATA باعث شد که مجاهدین برای جنگ وارد خاک افغانستان شوند. پاکستان در کانون توجه سازمان استخباراتی معروف افغانستان به نام «خاد» قرار گرفت. شهرهای اصلی پاکستان آماج بمبگذاریهای گسترده قرار گرفت. بعد از درگیری گروپهای مختلف مجاهدین افغانستان برای به دست آوردن حق حاکمیت بعد از خروج یکجانبه شوروی در سال 1989، چهار کشور -پاکستان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایالات متحده- با پیشنهاد طالبان درباره به دست گرفتن قدرت برای ایجاد ثبات موافقت کردند. طالبان، گروپی مختلف از دانشجویان مکاتب دینی (اغلب یتیمان جنگ)، قصد داشت که کل کشور را تحت نفوذ تعصب دینی خود قرار دهد. آنها در حال مبارزه در دره پنجشیر، تنها دژ باقیمانده مقاومت، بودند که یک یا دو روز پیش از حوادث 9/11، احمد شاه مسعود، قومندان محبوب تاجیک در جریان بمبگذاری انتحاری پلان گذاری شده القاعده کشته شد. بعد از تهاجم بیامان ایالات متحده و متحدان آن به افغانستان، «ائتلاف شمال»، همبستگی غیررسمی قومیتهای غیرپشتون، بالاتر از یک قوای زمینی صرف ظاهر شد. بازماندگان طالبان و القاعده با مشاهده گرایشهای موافق از سرحدات بدون محافظ وارد FATA شدند. در جریان چندین سال القاعده از دو ابزار پول و تلقین برای دستیابی به نفوذ محلی بهره گرفت. القاعده به جوانان وعده قدرت میداد و همزمان نفوذ بزرگان قبایل سنتی طرفدار دولت را تضعیف و در صورت ضرورت آنها را از بین میبرد. بعد از شروع دوباره حملات طالبان افغانستان به دولت کابل، القاعده توانست ضمن نظارت تحولات داخلی افغانستان پیوند بین گروپهای جنگجویان خارجی و دهشت افکنان محلی حاضر در آنجا را محکمتر کند. سازمانی که با نام «تحریک طالبان پاکستان (TTP)» شکل گرفت، محسود و دیگر قبایل، طالبان پنجابی و جنگجویان خارجی را دور هم جمع کرد. TTP وابستگی خود به FATA را بیشتر کرد و طرز وسیع سازمانهای نظامی و استخباراتی، مکانهای مقدس و مردم ملکی را هدف قرار داد. بعد از این که رئیس جمهوری، نخست وزیر و قومندان نظامیان پاکستان هدف اقدامات تروریستی قرار گرفتند و TTP گسترش وسعت حضور نظامی و آیدیالوجیکی خود در خارج از FATA را شروع کرد و آن را به سوات و دیگر مناطق مجاور رساند، زنگ خطر به صدا درآمد. پالیسی مذاکره شکست خورد. بعد از نقض شدن مکرر پیمانهای صلح، اردوی پاکستان اقدام به اخراج مزاحمان در جبهه های مختلف کرد. سرانجام پاکستان حضور خود را در بیشتر FATA به جز وزیرستان شمالی و بخش کوچکی از خیبر اجنسی تثبیت کرد. حمله وحشیانه به میدان هوایی بینالمللی کراچی در اواسط سال 2014 سرانجام اردو را مجبور به حمله به وزیرستان شمالی کرد. اقدامی که ایالات متحده نیز بارها آن را درخواست کرده بود. در جریان سالها، وزیرستان شمالی به قلعه مستحکم القاعده و پناهگاه تروریستان تبدیل شده بود. ناتو گروپ حقانی را خطرناکترین گروپ تروریستی میدانست. اردو علاوه بر عبور از گذرگاههای دشوار و مقابله با دشمنان مستقر در سنگرها باید به مردم ملکی فراری گریزان از منطقه جنگ نیز توجه میکرد. عملیات «ضرب عزب» بعد از دو سال با 800 کشته به خاتمه رسید. این عملیات از نظر بیرون راندن دهشت افکنان خشن که در آن زمان به مناطق مرکزی ولایات کنر، خوست و نورستان افغانستان نفوذ کرده بودند، موفق تلقی میشد. کشتار بی رحمانه بیش از 150 دانشجو در مکتب عمومی در پیشاور در دسمبر 2014 و عواقب گسترده آن باعث شد که مقامات پاکستان «پروگرام اقدام ملی» را برای مقابله با موج بنیادگرایی و شورش به قسم عاجل با 20 بند انکشاف دهند. در این پروگرام علاوه بر عملیات نظامی مستمر اقدامات پیشگیرانه دیگری مانند محدودیت سخنرانی و ممنوعیت نشر مطالب نفرت انگیز و جلوگیری از تمویل سازمانهای غیرقانونی نیز پیش بینی شده بود. اردو که با سیل جدید حملات در نقاط مختلف کشور مواجه شده بود، عملیات گسترده استخباراتی دیگری را با نام «رد الفساد» (ازبین بردن فساد) برای جلوگیری از حملات قوای مخفی دشمن ترتیب داد. اکنون که قوای امنیتی پاکستان بر بیشتر FATA مسلط شده اند، مساعی برای برگرداندن آرامش به زندگی قبایلی که بر اثر عملیات اردو بیجا شده بودند، در جریان است. خدمات اجتماعی مانند خدمات تداوی و تعلیمی دچار اختلال جدی شده بود. حدود 900 مکتب دخترانه در وزیرستان شمالی به امور دیگر اختصاص یافته بود. یافتن راهکار موفقیت اردوی پاکستان برای احیای بخشهای صحت، معارف و زراعت، سازمانهای سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی غیردولتی را بر آن داشت که وارد حریم ممنوع شوند. اقتصاد FATA مبتنی بر زراعت و مالداری است. معادن گسترده این مناطق تقریباً دست نخورده مانده است. پلان دو-ساله «سازمان غذا و زراعت سازمان ملل» که اخیراً به خاتمه رسید، حدود 21,192 دهقان اجنسی های «کُرم» و «خیبر» را تحت پوشش قرار میداد. البته کمک رسانی به مناطق دوردست، کوهستانی و صعب العبور FATA دشواریهای بیشتری دارد. برای تامین برق و آب مورد ضرورت زراعت بندهای کوچکی در چندین نقطه ساخته شده است. اکنون که پاکستان و افغانستان به شدت از حملات بیرون از سرحد شکایت دارند، راهکار آشکار ایجاد ساز و کاری مشترک برای نظارت این سرحد بدون محافظ است. البته اجرای این راهکار دشوار است چون افغانستان هنوز «خط دیورند» را منحیث سرحد بینالمللی نپذیرفته است. مشکل از آنجا آغاز شد که هند بریتانیوی پروسه انتقال قدرت به پاکستان تازه استقلال یافته را آغاز کرد. افغانستان از این فرصت برای پلان ادعای مالکیت نسبت به سرزمین گسترده ای که قرنها پیش تحت کنترول آن بود، استفاده کرد. در 30 جون 1950، دولت بریتانیا رسماً تایید کرد که پاکستان، طبق قوانین بینالمللی، وارث حقوق و وظایف دولت قبلی هند در قبال سرزمینهای جنوب شرقی «خط دیورند» است. این ادعا باید مشکل را برطرف میکرد ولی این مساله تا امروز روابط دوجانبه را تحت تاثیر قرار داده است. از دیدگاه سختگیرانه حقوقی، در «کنوانسیون 1978 وینا درباره جانشینی دولتها در بخش پیمانها» ذکر شده است که طبق اصل پذیرفته شده و سراسری ثبات سرحدات مسئولیت قراردادهای تعهد آور دو-جانبه به دولتهای بعدی منتقل میشود. عسکر پاکستانی در حال محافظت از استادیوم قذافی در لاهور. عملیات ضد تروریزم در کشور در سال 2017 شدت گرفت. آسوشیتد پرس با توجه به مقاومت افغانستان در برابر این مساله، جای شگفتی نیست که پاکستان تا این حد نگران مدیریت افغانستان باشد که با حمایت از گلبدین حکمتیار و طالبان همراه بوده است. از 11/9، پاکستان متهم به حمایت از گروپ حقانی شده است. این گروپ خطرناکترین بخش از طالبان افغانستان است. آشکار است که اقدامات تردیدآمیز سودی نخواهد داشت. سابقه دشمنی و توهین سودی ندارد و کاربرد خود را مدتها پیش از دست داده است. همه باید بدانند که «خط دیورند» با وجود نقایص آن، تنها سرحد قانونی بین سرزمینهایی است که امروز پاکستان و افغانستان نامیده میشوند. پاکستان معمولاً به دلیل ترس از حمله همسایه خود از ورود به مسائل مدیریت سرحدی دوری کرده است. هر چند، بعد از بارها زخم خوردن از دهشت افکنان ساکن آنسوی سرحد، پاکستان اقدامات امنیتی و کنترول سرحد را تقویت کرده است. پاکستان در قدم اول گودالهایی را در امتداد 1,100 کیلومتر از این سرحد کم-ارتفاع حفر کرده است. پاکستان با نادیده گرفتن اعتراض افغانستان، با ساخت 443 برج دیده بانی برای جلوگیری از عبور غیرمجاز از سرحدات بدون محافظ اقدام کرد. کار ساخت و ساز قرار است تا سال 2019 پایان یابد. سیستم صدور ویزه برای اولین بار ایجاد شد تا جواز سفر فقط از چند ایستگاه عبور سرحدی صادر شود. برای نظارت هر چه بیشتر بر عبور و مرور افراد و جلوگیری از نفوذ غیرقانونی، پاکستان اخیراً کار حصارکشی این سرحد ناامن را آغاز کرده است. فاز اولیه این پلان بر اجنسی های دارای اولویت بالا مانند باجائور، محمد و خیبر متمرکز است. پاکستان قرار است FATA را در کانون توجه قرار دهد و برای قبایل سمت سرحد خود هویت مستقل پاکستانی ایجاد کند. راهکار جامع برای مشکل FATA باید شامل تدوین پروگرام بلند-مدت برای کاهش شکاف اجتماعی-اقتصادی بین «نواحی مسکونی» هم-مرز باشد. هر چند، این هدف باید در مفهوم حاکمیت دموکراتیک و مدیریت اجرایی قرار داده شود. این اجماع ظاهراً با ادغام موقت FATA با ایالات خیبر-پختونخوا که اغلب با نام قدیمی آن یعنی «ایالات سرحدی شمال-غرب» شناخته میشود، سازگار است. نمایندگان FATA در مجلس لایحه ای برای اصلاح قانون اساسی و رفع موانع اصلی ادغام ارائه کرده اند. «مجمع ایالاتی» قبلاً این لایحه را تایید کرده است. مصلحت اندیشی سیاسی تنها مانع باقیمانده است. دولت در جریان باطل کردن «قانون رسیدگی به جرایم سرحدی» که مربوط به دوران استعمار است، هنوز در پی دلجویی از مالکان قبایل ذریعه حفظ سیستم سنتی جرگه برای اجرای عدالت است. این سیستم باید به دقت با ساختار نظام قضایی پاکستان که قرار است در منطقه اجرا شود، هماهنگ گردد. بر خلاف برداشت عامه مردم، قبایل FATA خلوت نشین و انزواگرا نیستند. آنها برای یافتن فرصتهای وظیفوی در مهاجرت به دیگر بخشهای کشور و حتی خارج از کشور غفلت نکرده اند. آنها در زمینه لوجیستیک در ترانسپورت مسیرهای طولانی مهارتهای چشمگیری دارند. وجود یک نظام کارآمد مردم سالار میتواند قابلیتهای آنها را تقویت کند و پرورش دهد. پیوندهای قدیمی فامیلی و قبیلوی که بین قبایل دو طرف سرحد وجود دارد، نباید با بند کردن سرحد سرکوب شود، بلکه باید ذریعه کمپنی های اقتصادی مشترک تقویت گردد. پلان کلانی که زمانی مورد تایید دولت ایالات متحده بود، «حوزه های فرصت بازسازی» را مشابه موارد موجود در سرحد اردن-اسراییل، سرحد مصر-اسراییل و حتی سرحد ایالات متحده-مکزیک شکل داده است. اگر قرار است آفت دهشت افکنی خشن مهار شود، غیر از FATA، دیگر مناطق دورافتاده سمت جنوب نیز باید در کانون توجه قرار بگیرد. در این منطقه آشفته، همانند نقاط دیگر، صلح و رفاه وابستگی ظریفی دارند. دیر یا زود، مردم باید بدانند که این هدف فقط با اتحاد محقق میشود. از بین بردن فساد تازه ترین ستراتيژی پاکستان در زمینه مبارزه با فساد با تهدیدات جدید سازگار میشود کارکنان یونیپاث بعد از سلسله بمبگذاریهای انتحاری که کشور را تکان داد -از جمله بمبگذاری منجر به مرگ 86 تن در یک مزار شلوغ صوفی- اردوی پاکستان در فبروری 2017 از اجرای عملیات نظامی کشوری برای حذف «بدون تبعیض» تهدیدات تروریستی خبر داد. این کمپاین جدید با عنوان رد الفساد یا «از بین بردن فساد» نامگذاری شد، و نشان دهنده تغییر در ستراتيژی قوای ضد تروریزم پاکستان است که به مدت یک دهه مساعی خود را بالای منطقه قبایلی شمال غربی که دارای تنوع قومیتی است متمرکز کرده بودند. برای اولین بار، دولت قصد دارد قوای مسلح را عازم ایالات پنجاب کند. پنجاب پناهگاه بسیاری از گروپهای دهشت افکن، از جمله جنبشهای فرقه گرا با شیوه های افراطی ممنوع و دهشت افکنان هند-ستیز است. دهشت افکنان هند-ستیز متهم به دست داشتن در محاصره تروریستی سال 2008 بمبئی هستند. با این که هیچ یک از این گروپها ظاهراً مستقیماً در بمبگذاریها دخالت نداشتند، ولی در پاکستان در حال تبدیل شدن به نماد افراط گرایی و تخریب ثبات پاکستان، جایگاه جهانی این کشور و سبک زندگی مردم آن هستند. «در پنجاب، به خصوص در جنوب پنجاب، جنگجویان متعصبی وجود دارند که قبلاً مورد هدف قرار نگرفته اند.» این گفته امجد شعیب، برید جنرال اردوی پاکستان و تحلیلگر دفاعی است. «این بار نوبت آنها است و این کار به از بین بردن تروریزم نه تنها در پنجاب بلکه در دیگر نقاط کشور نیز کمک خواهد کرد.» در فبروری 2017، جنرال نیکولسون، قومندان قوای ایالات متحده در افغانستان در مصاحبه ای اعلام کرد که 20 گروپ از 98 گروپی که دولت ایالات متحده آنها را سازمان تروریستی اعلام کرده است، در پنجاب فعالیت میکنند که این «بالاترین میزان تراکم در دنیاست.» جنرال نیکولسون اظهار کرد که به دلیل فعالیت این گروپها در «رسانه» عمومی -گستردگی جمعیت بیکار جوان، فعالیت مجرمانه و تعالیم افراطی در بعضی مکاتب مذهبی- «ظرف کشت مکروب حاوی انواع گونه های تروریزم ایجاد شده است که این گونه ها در آن میتوانند پرورش یابند و به گونه های کشنده تبدیل شوند.» قبلاً این کمپاین جدید منجر به اجرای صدها عملیات جستجو در مناطق گوناگون پنجاب، از جمله کرور، لیه و راولپندی و نیز دستگیری بیش از 600 مظنون و کشته شدن چندین تروریست شده بود. بنا به راپور Hilal، اردو ابزارهای تبلیغاتی و سلاحهای دهشت افکنان را ضبط و با ایجاد چک پاینت های مخفیگاه تروریستان را به شکل موثر «هدف قرار داد». دولت بعد از دیدار با دگرجنرال اردو قمر جاوید باجو، و همچنین مقامات ارشد پنجاب، موافقت کرد اردو را به این ایالات اعزام کند. مقامات اردو اعلام کردند که عملیات جدید شامل اعزام 2,000 کماندو به پنجاب در دوره زمانی 60 تا 90 روزه خواهد بود. مقامات گفتند که بر خلاف عملیات قبلی اردو در دیگر نقاط پاکستان که عمدتاً از قوا برای بیرون راندن یا کشتن دشمن استفاده میشد، این عملیات بیشتر شامل جمع آوری معلومات است. «خلع سلاح» کردن گروپهای دهشت افکن نیز از اهداف این عملیات است که رویارویی در میدان نبرد سنگین را شامل میشود. اعلان اردو با استقبال گسترده مواجه شد. سردبیران The Express Tribune نوشتند که آنها «صمیمانه» از این تصمیم حمایت میکنند. سردبیران این نشریه خواستار آن شدند که عساکر به «لانه مار» دهشت افکنانی که نقش «حامی رسته» دیگر گروپهای افراط گرا را بازی میکنند و کانون پلان گذاری و تدارکات عملیات تروریستی در سطح کشور هستند، حمله کنند. بنا به راپور Tribune، تغییر ستراتيژی نتیجه عملیاتی مانند «ضرب عزب» است. این عملیات فعالیت تروریستان را در پاکستان به میزان 65 فیصد در جریان 16 سال اخیر کاهش داد. با این که حملات فبروری 2017 نشان داد که تهدید خشونت هنوز وجود دارد، دگرجنرال آصف غفور، مدیر عمومی روابط عامه بین بخشی قوای مسلح پاکستان تاکید کرد که کمپاین های گذشته به اهداف خود دست یافته اند. او اظهار کرد: «عملیاتهای پیشین عمدتاً با هدف برگرداندن اقتدار کشور در مناطق مختلف و از بین بردن پناهگاه های ترویستان اجرا میشد. هدف عملیات «رد الفساد» متحد کردن دستاوردهای عملیاتهای گذشته بود.» دوهم دگروال ، شاهد عبید، معین تعلیم اداره مرکزی اردوی پاکستان، اظهار کرد که جمع آوری معلومات در مناطق شهری کلید موفقیت «رد الفساد» است. دوهم دگروال عبید که در ماه می 2017 هدایت گروپی چند-ملیتی را در تطبیقات «شیر در کمین» در اردن بر عهده داشت، اظهار کرد: «شما برای جمع آوری معلومات درباره افراد خرابکار منطقه به کمک مردم عادی ضرورت دارید». منابع: IHS Jane’s 360 ،The Washington Post Hilal ،The Express Tribune Share
Comments are closed.